چهار راه یادگیری

به نام خداوند جان و خرد

خیلی سال از طرح  اصطلاح پسا نو گرایی یا پست مدرنیسم  می گذرد و هنوز  جماعتی در جوامعی هستند که بر سر سنت های سنگ شده، بودن خود را در نبودن دیگری می بینند . این قاعده در حوزه تعلیم و تربیت و خاص تر در حوزه یادگیری نیز  سایه ی سنگینی بر ذهن برخی ،سوار کرده و همین عامل راه رسیده را ،دور و سخت و ناهموار ساخته و در نتیجه بسیاری از انرژی ها ،صرف  تغییر نگرشی می شود که رسوبات دیرینگی، دور آن  دیوار آفریده است .
سال های دور در یشنا خواندم که «  به چهار راه ها درود می فرستم » ان وقت ها نفهمیدم یعنی چه؟ و بعد ها که معنای راه را فهمیدم،  چهار راه را انتخاب دیدم و رهایی و آزادی  . انچه از این مقدمه مد نظرم است موضوع چهار راه یادگیری است با  طرح دوباره ی این پرسش مهم ،که همواره با من است آن اینکه:
 چرا بنیان بلند نظریه های نامیرایان و سازایی گرایانی چون  ديويي،  پياژه، برونر، ويگوتسكي و …دیگران در ذهن مخاطب معلم نمی تواند انگونه که انتظار می بریم  و  با اینهمه تلاش رنگین و عاشقانه ، رد رنگینی به جای بگذارد ؟
بر این اساس یکی ازموانع را آموزش نا کافی دانسته و در نتیجه با وجود موانع ساختاری و بودجه ای ، راه کوتاه را پناه بردن به شبکه های اجتماعی دانسته واین ممکن است به ذوق انکه راه را نمی شناسد و در جایگاه راهبری نشسته خوش نیاد و هر روز به گونه ای دست و پا بزند و بگوید و اعلام کند که  این نداریم و آن نکنید و …. اما ما گروه مدرسان و معلمانی که می دانیم فرزندان این بوم و بر نیز باید طعم آنچه در دنیای آموزش  دنیا می گذرد  را ،احساس کنند و لذت یادگیری برای زندگی کردن و … را ببرند ، دست روی دست نگذاشته و و در جهت ساختن و آباد کردن و به پاسداشت تمام خون هایی که ریخته شده و لاله هایی که پر پر شده اند  آستین همت بالا زده و …  لذا در دو سال سال گذشته، ابتدا در وایبر و بعد واتساپ و بعد هم تلگرام فعالیت هایی در جهت استقرار برنامه ارزشیابی کیفی – توصیفی  برداشته و ساعات بسیاری از عمرمان را  ما  مدرسان و مبلغان و معلمان علاقه مند  ، صرف آموزش همکاران و مخاطبان نموده و اکنون وقتی  به جای جای این کشور سفر می کنم و در جمع همکاران قرار می گیرم، تاثیر شگرف این راه سبز فروردینی را به چشم و گوش می بینم و می شنوم و احساس ساختن و آباد کردن در جانم جوانه می زند.
گرچه گاهی آنچه در برخی کانال ها منتشر می شود خوش تر می دانم که  نبینم و نخوانیم  چراکه بدون درک درست آنچه هست ارائه شده و قالبی و کلیشه ای و مکانیکی است  دلم می خواهد در اختیار معلم  قرار نگیرد و او هرگز استفاده نکند برای نمونه  در کانالی خواندم  در خصوص ارائه باخورد توصیفی به معلم ارائه  الگو نموده  ببینید  :
– پسر خوب و عزیزم در دیکته نیاز به تمرین بیشتر داری . امید است در این زمینه تلاش کنی تا موفق گردی.
– بهتر است در زمینه …. کوشش بیشتری کنی تا موفق گردی.
– عزیزم لازمه ی پیشرفت خواستن است.
–  پسرم یا دخترم : کسانی موفق می شوند و موفق باقی می مانند که تلاش و تمرین می کنند…
 
 همه ی شما خوبان می دانید  که دانش آموز با دریافت بازخورد توصیفی باید :
بداند قوت ها و ضعف هايش در یادگیری  كدام ها هستند  و راه بهبود و اصلاح يادگيري کدام است ؟  قدم بعدی یادگیری چیست؟ و چه فعالیتی را با چه کیفیتی باید  انجام دهد ؟
پس  آیا اگر گفتیم : کوشش بیشتری کنی / در این زمینه تلاش کنی / لازمه ی پیشرفت خواستن است / تلاش و تمرین کن و …
آیا این عبارات ما را به مقصدی که مقصود است می رساند ؟

پس بیاییم بار دیگر بازخورد را ( چیستی ، چرایی و چگونگی آن را ) بشناسیم و بعد عمل کنیم .
** توصیه می شود بخش ۸ کتاب صفر تا بیست ارزشیابی برای یادگیری مطالعه گردد ***
بهمن قره داغی / ۸ آبان ۱۳۹۵

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!